Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تین نیوز»
2024-05-04@00:39:48 GMT

پروژه پل خلیج فارس بن بست خورد

تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۹۴۳۶۱

پروژه پل خلیج فارس بن بست خورد

تین نیوز

 

شبکه جامع ارتباطی خلیج فارس که طی سال ها تنها پروژه پل خلیج فارس در آن پیگیری و مطالبه شد، بار دیگر به بن بست رسید. تامین مالی، منازعات سیاسی میان سازمان منطقه آزاد قشم و قرارگاه خاتم الانبیاء و مسائل امنیتی از جمله دلایلی است که برای توقف این پروژه شنیده می شود.

به گزارش تین نیوز به نقل از اقتصاد سرآمد، شبکه جامع ارتباطی خلیج فارس شامل مجموعه ی پنجگانه اسکله کاوه، اتوبان کاوه به بندر پُل، راه آهن، خود پل خلیج فارس و راه های مواصلاتی این پروژه است و به نظر می رسد یکی از چالش های اصلی این پروژه، محدود کردن آن تنها در احداث پل است چراکه به باور اقتصاددانان ایجاد پل بدون تکمیل پروژه های دیگر توجیه ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در گفتگوی صبح ساحل با «مصطفی شمس الدینی»، دکترای علوم اقتصادی، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه هرمزگان ابعاد مختلف اجرای این پروژه را بررسی شد.
 این استاد دانشگاه ضمن تایید اینکه احداث پل بدون توسعه ی سایر زیرساخت ها صرفه اقتصادی ندارد اظهار کرد که اگر از منظر سیاسی دولت مرکزی تصمیم به اجرای این پروژه بگیرد، نه به این زودی اما بالاخره انجام خواهد شد. شمس الدینی در بخش دیگری عنوان کرد که اجرای این پروژه، جزیره قشم را از یک جزیره بکر و زیست محیطی به جزیره صنعتی صرف تبدیل خواهد کرد؛ حال باید مردم محلی یا سیاستگذاران تصمیم بگیرند که آیا این تغییر برای قشم ضرورت دارد یا خیر. 

آیا احداث پل خلیج فارس صرفه اقتصادی دارد؟

هر مسئله ای اعم از اقتصادی زمانی که از حالت پروژه خارج می‎شود و اسم ابر پروژه به خود می گیرد خالی از سیاست نیست یعنی نمی توان بحث پل خلیج فارس را فقط از دیدگاه اقتصادی نگاه کرد. قطعاً مسائل سیاسی هم در آن تأثیرگذار خواهد بود؛ اینکه آیا ازنظر سیاسی انجام این ابر پروژه الزام یا صرفه دارد یا خیر.
درهرحال اگر دیدگاه بلندمدت ۱۵ تا ۲۰ ساله داشته باشیم، احداث پل خلیج فارس صرفه اقتصادی دارد اما در این وسط یک سری ایرادها و کاستی هایی دیده می شود. قیمت ایجاد این پل بر اساس ارزیابی های سال ۸۹ حدود ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زده شده است که به نظر می رسد با تغییرات اقتصادی که داشتیم این مقدار الآن رقم نهایی نیست. اول اینکه احداث این پل بین سه تا شش سال طول می کشد. در ثانی، هزینه ای بالغ بر ۹۰۰ میلیون دلار به دنبال خواهد داشت. از منظر اقتصادی اینکه پل فقط برای اتصال قشم به سرزمین اصلی احداث شود، صرفه اقتصادی ندارد؛ اما اگر از دیدگاه بلندمدت به آن نگاه کنیم و در کنار پروژه پل خلیج فارس، چند پروژه تعریف شده دیگر مثل منطقه ویژه کاوه و سایر زیرساخت های موردنیاز قشم را توسعه دهیم صرفه اقتصادی خواهد داشت.

 چرا پروژه دیر به سودآوری می رسد؟

چون در حال حاضر فقط اسم منطقه آزاد تجاری روی قشم است و کارکرد منطقه آزاد را ندارد. آن صنایعی که باید گسترش پیدا کنند، صنایع صادرات محوری که باید مستقر شوند هنوز اتفاق نیفتاده است. گسترش این ها مستلزم ایجاد یک سری زیرساخت های اساسی است. قشم امروز یک منطقه برای گردشگری و واردات کالا است آن کارکرد اصلی یعنی تجارت که برای کشور منافع دارد الآن در قشم نداریم و درعین حال، کارکرد صادراتی هم به اندازه کافی برای کشور ندارد. اگر پل احداث شود و ارتباطی بین منطقه آزاد قشم و سرزمین اصلی برقرار شود، قطعاً زیرساخت های وسیعی می خواهیم ازجمله زیرساخت های ارتباطی. استقرار صنایع، زیرساخت نیاز دارد؛ افزایش جمعیت جزیره زیرساخت های رفاهی بالاتری می طلبد؛ برای ایجاد یا توسعه ی این موارد تقریباً یک میلیارد دلار هزینه لازم داریم. در حال حاضر یک بزرگراه یا راه های ارتباطی مناسب در قشم نداریم. اهالی و تولیدکننده ها با مسائلی مثل تأمین آب، انرژی-تامین برق مواجه هستند.

یک مسئله خیلی مهم تر وجود دارد که تصمیم گیری در مورد آن خارج از حیطه فعالیت اقتصاددان ها است، آن هم مسائل زیست محیطی است. پلی که قرار است احداث شود احتمالاً در منطقه ای است که گسل وجود دارد، سؤال این است که آیا هزینه های بعدی نگهداری پل، هزینه های به صرفه ای است؟ از طرف دیگر وقتی جمعیت و صنایع را به سمت قشم حرکت می دهیم بافت زیست محیطی جزیره به مرور زمان از دست خواهد رفت؛ جمعیت بیشتر، آلودگی بیشتر و معضلات اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی بیشتر. حال اینکه لزومی دارد کارکرد منطقه قشم را از یک منطقه بکر زیست محیطی و گردشگری به یک منطقه صنعتی صرف تغییر دهیم، دست اقتصاددان ها نیست و ازنظر اقتصادی نمی شود در مورد آن اظهارنظر کرد. ازنظر اقتصادی تنها می توان گفت در بلندمدت این پل علاوه بر اینکه باعث رونق بیشتر هرمزگان می شود برای کل کشور هم عایدی دارد اما ازنظر زیست محیطی نمی توانیم از آن عواقبی که برایمان دارد به راحتی چشم پوشی کنیم.

 پس ازنظر شما احداث پل بدون توسعه ی اسکله کاوه توجیه ندارد. برخی ظرفیت بندر کاوه را در حد و اندازه های بندر شهید رجایی قلمداد می کنند اما وضعیت کنونی کاوه با آنچه معرفی می شود فاصله بسیاری دارد؛ نظر شما چیست؟

در حال حاضر نمی توانیم «منطقه کاوه» را «بندر کاوه» بنامیم چون زیرساخت های لازم را ندارد. سرمایه گذاری هنگفتی لازم است تا آنجا تبدیل به اسکله تجاری شود. بازهم تأکید می کنم در شرایط فعلی اینکه صرفاً پلی را احداث کنیم که قشم را به سرزمین اصلی وصل کند هیچ صرفه اقتصادی ندارد. 900 میلیون دلار هزینه کردیم و فقط یک پل احداث شده است که بیشتر نماد تبلیغاتی دارد. اگر سایر پروژه هایی که در کنار پل خلیج فارس دیده شد شامل یک اسکله، یک منطقه سرمایه گذاری صنعتی، یک بزرگراه و… توسعه یابند احداث پل صرفه اقتصادی پیدا خواهد کرد. توسعه این پروژه ها نیز هزینه ای یک میلیارد دلاری نیاز دارد. سرمایه گذار خصوصی قطعاً این هزینه های زیربنایی را انجام نمی دهد. اینکه دولت می تواند این هزینه ها را انجام دهد چندان خوش بینانه نیست. به بیان دیگر به نظر نمی رسد که دولت بتواند اسکله کاوه، بزرگراه و سایر زیرساخت های موردنیاز را هم زمان با احداث پل پیش ببرد.

 
 با در نظر گرفتن این موضوعات، احداث پل را چقدر محتمل می دانید؟

با توجه به شرایطی که الآن بر اقتصاد ایران حاکم است شاید بشود گفت هزینه کِرد دو میلیارد دلار در این منطقه فعلاً در اولویت های سرمایه گذاری کشور نیست. اینجا پتانسیل خیلی خوبی دارد اما اگر این دو میلیارد دلار که مجموع هزینه های موردنیازمان برای توسعه منطقه است در قسمت های دیگری مثلاً در سرزمین اصلی هزینه شود {مناطقی که جمعیت بالاتری دارد} احتمالاً صرفه اقتصادی بالاتری داشته باشیم. به صورت کلی به نظر می رسد که دولت قصد دارد این پروژه را انجام دهد و زمانی که دولت مرکزی تصمیم سیاسی در مورد انجام یک ابر پروژه می گیرد اگر تأمین مالی شود اجرا خواهد شد. به نظر من هم این پروژه نه به این زودی اما با تصمیم دولت مرکزی انجام خواهد شد.


پیش بینی می کنید ایجاد شبکه راهبردی خلیج فارس چه میزان سودآوری داشته باشد؟

اگر بخواهیم این پروژه را ازنظر زیربنایی تخمین بزنیم کل پروژه حدود دو میلیارد دلار هزینه خواهد داشت اما می تواند تا ده برابر این رقم در طول زمان {یک پروسه 20 ساله} عایدی داشته باشد.

    قشم، گردشگری یا صنعتی؟

همانگونه که اشاره شد و با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی کشور بعید است دولت این توان را داشته باشد که تمام پروژه های شبکه جامع ارتباطی خلیج فارس را همزمان پیش ببرد. منطقه کاوه که یکی از پایه های اصلی توجیه اقتصادی این ابر پروژه است در حال حاضر بیشتر به اسکله ای متروکه و خاک خورده شبیه است لذا به نظر می رسد بهترین مدل برای تحقق این ابر پروژه تکمیل گام به گام آن است که احداث پروژه پل خلیج فارس در گام های نهایی قرار دارد.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

منبع: تین نیوز

کلیدواژه: منطقه آزاد قشم پل خلیج فارس قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء پروژه پل خلیج فارس میلیارد دلار صرفه اقتصادی نظر می رسد سرزمین اصلی حال حاضر زیرساخت ها زیست محیطی منطقه آزاد ابر پروژه هزینه ها پروژه ها یک منطقه احداث پل توسعه ی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۹۴۳۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ظریف: اسرائیلی‌ها به آمریکایی‌ها هم لگد زدند | اسرائیل به هیچ کس رحم نکرد | آنانکه دل‌شان برای آمریکا لک می‌زند باید بدانند آمریکا چه کرد

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، محمدجواد ظریف در سلسله نشست‌های چهلمین سال تاسیس انتشارات اطلاعات که به مناسبت روز ملی خلیج فارس با عنوان «ژئوپلیتیک خلیج فارس» برگزار شد، گفت: خلیج، اسم‌اش فارس است، نه خلیج همیشه فارس. برای این نقطه مهم زنان و مردان بزرگی فداکاری کرده‌اند و باید این یاد و خاطره را گرامی بداریم.

وی درباره چالش‌های شناختی در خلیج فارس، افزود: برداشت من این است که دنیا گرفتار چالش شناختی است و بسیاری از مشکلات از این امر نشات می گیرد. همه دوست دارند به کشور و منطقه کمک کنند اما اشتباهات و خطاها به خاطر شناخت نادرست است.

ظریف تاکید کرد: برخی ادراک نادرست باعث شده منطقه ما از حق آرامش، صلح و همزیستی مسالمت آمیز دور باشد. امروز تا حد قابل توجهی دوستان در حاشیه خلیج فارس در حال اصلاح ادراک خود از جهان هستند اما هنوز از این روند عقب هستیم. البته هنوز باقی‌مانده‌هایی از ادراک غلط در کشورهای جنوب خلیج فارس وجود دارد که آن خرید امنیت برای خودشان است. توهم خرید امنیت کماکان وجود دارد.

وی افزود: ادراک کشورهای عربی درست شده که فهمیدند امنیت را نمی‌توان تنها از آمریکا خرید و می‌دانند دنیا دیگر دنیای قطبی سابق نیست که بتوان با وابستگی به یک قطب امنیت ایجاد کرد. خاصیت جهان قطبی این بود که رابطه وفاداری و حمایت بین مرکز و پیرامون یا بین قطب و مرید وجود داشت. پیرامون نسبت به مرکز وفادار بود اما رابطه مرکز و پیرامون به هم ریخته است. جهان از قطب‌ها خارج شده و دیگر دوگانه وفاداری و حمایت به شکلی که می‌شناختیم وجود ندارد و کشورهای خلیج فارس این را فهمیدند. کویت قبل از اینکه بر کشتی‌هایش پرچم آمریکایی بزند، از پرچم شوروی استفاده می‌کرد. آنها فهمیدند برای کسب حمایت باید با قدرت‌های‌ مختلف همکاری داشته باشند اما باز هم این مشکل را داشتند که فکر می‌کردند باید امنیت را با پول خرید. حتی تلاش کردند امنیت را از صدام بخرند.

ظریف تصریح کرد: صدام خودش را دژ شرقی جهان عرب در مقابل ایران معرفی می‌کرد و حاشیه نشینان خلیج فارس به او پول دادند تا امنیت بخرند. اخیرا به اسم یک کتاب که وجود خارجی ندارد، حرف‌هایی درآمده که در فضای مجازی باعث انتقال جهالت شده است. در سایت‌ها می‌نویسند که کشورهای عربی خلیج فارس تنها ۵۰ میلیون دلار یا ۵ میلیارد دلار به صدام کمک کردند درحالی که یکی از رهبران عربستان شخصا به آقای روحانی گفته بود ۷۵ میلیارد دلار به عراق کمک کرده‌اند.

وزیر سابق امور خارجه، ادامه داد: یادداشت‌های دبیرکل وقت سازمان ملل متحد نشان می‌دهد همان زمان هم دولت سعودی نگران بلندپروازی‌های صدام بود. خیلی‌ از مردم اطلاعات کامل ندارند و امروز آمریکا شده قبله آمال‌شان. از قول صدام گفتند که تا انجام مذاکره قطع‌نامه را امضا نمی‌کنند، همان وقت دبیرکل زنگ زد به وزیر خارجه دولت ریگان، ما قطع‌نامه ۵۹۸ را تیرماه سال ۱۳۶۷ پذیرفتیم، آنوقت آنها گفتند تازه مهرماه با شما گفت‌وگو خواهیم کرد. آمریکایی‌ها همان کاری که اول جنگ کردند را انجام دادند. آنها اول جنگ تحمیلی گفتند که عراق، ‌ ایران را ظرف یک هفته شکست خواهد داد و به همین خاطر مانع تصویب قطع‌نامه‌ شدند. قطع‌نامه ۴۷۹ تازه ۷ روز بعد از شروع جنگ تصویب شد و با فشار آمریکا، ‌ عقب‌نشینی از سرزمین‌های اشغالی ایران در آن نیامد. کسانی که دلشان برای آمریکا لک می‌زند باید بدانند آمریکا چه کرد. می‌دانید که البته من معروف به ضدآمریکایی بودن نیستم ولی خب تاریخ را نمی توان فراموش کرد.

وی افزود: ما روزهای آخر جنگ، دستِ بالا نداشتیم. در آن شرایط دبیرکل وقت سازمان ملل متحد با تعریفی که از ایرانیان شنیده بود به «فهد» زنگ زد تا صدام را وادار کند آتش‌بس را بپذیرد. او به صدام نمی‌گوید ایرانیان سلاح قوی دارند، بلکه می‌گوید غرور ایرانی را زیر پا نگذار، که اگر غرورشان زیرسوال برود برمی‌گردند و دمار از روزگارت درمی‌آورند. بعد از قرائت پیام حضرت امام هم بود که مردم به جبهه هجوم بردند.

ظریف تاکید کرد: با این تفاسیر بود که کشورهای حوزه خلیج فارس متوجه شدند نمی‌توانند به صدام هم تکیه کنند اما به او پول داده بودند که در برابر ایران قرار گیرد در حالی که همان پول برای بمباران کویت و عربستان صرف شد درحالی که هیچ کشوری به اندازه کویت از عراق حمایت نکرد. بعد از این که سیاست خرید امنیت از عراق شکست خورد باز هم کنار گذاشته نشد و رفتند سراغ شوروی و آمریکا. امروز هم رفته‌اند سراغ اسرائیل برای خرید امنیت.

وی با اشاره به اینکه تفکر خرید امنیت در میان شیخ‌نشینان هنوز هم پابرجاست، ‌ اظهار کرد: آنها متوجه نیستند که همان گونه که سلاح عراق به سمت خودشان رفت، ‌ اسرائیل هم به دنبال این است که این‌ها را پیش مرگ خود قرار دهد. اسرائیل در طول تاریخ جعلی خود از کسی حمایت نکرده است. سر گروگان‌های آمریکایی مذاکره کرد اما اسرائیلی‌ها حتی به آمریکایی‌ها هم لگد زدند. اسرائیل به هیچ کس رحم نکرد اما دوستان ما در جهان عرب این تصور را دارند که می‌توانند امنیت را از اسرائیل بخرند لذا این اشتباه شناختی کنار نرفته است.

وی با بیان اینکه اولین پیشنهاد امنیت منطقه‌ای را به امضای دکتر ولایتی در سال ۱۹۸۵ به دبیرکل وقت سازمان ملل متحد دادیم، گفت: بند ۸ قطع‌نامه ۵۹۸ مبتنی بر همین نامه ایران است که بر ایجاد امنیت منطقه تاکید می‌کند. از آن روز این کار را نکردند و وقتی دکتر حسن روحانی «طرح صلح هرمز» را ارائه کرد، عرب‌ها گفتند باید صبر کنیم که آمریکا به ایران فشار بیاورد تا شرایط تغییر کند. طرح صلح امیر سابق کویت که ارائه می شود شاه بحرین می‌گوید بگذارید ترامپ به ایرانیان فشار بیاورد که بتوانیم امتیازات بیشتری بگیریم. وقتی آرامکو را تیر غیب زد، توقع داشتند آمریکا به دادشان برسد اما بازهم این تفکر را کنار نگذاشتند که امنیت خریدنی نیست.

ظریف به اشتباه ادراکی دوم اشاره کرد و گفت: این اشتباه مشترک بین ما و عرب‌ها است که فکر می کنیم آمریکا می‌خواهد در این منطقه حضورش را افزایش دهد در صورتی که اولویت آمریکا از خلیج فارس خارج شده است و می‌خواهد مرکز ثقل را به بیرون از این منطقه ببرد. آمریکا به هرچه بخواهد نمی‌رسد چون قدر قدرت نیست، هرچند در «برجام» نفع داشت اما یکی از دلایل «برجام» برای کاهش مشکلات هسته‌ای همین بود که آمریکا می‌خواست حضور خود در منطقه را کم کند. این موضوع را عرب‌ها زودتر از ما متوجه شدند و دلیل اصلی موافقت اصلی عربستان با برجام همین بود که نمی‌خواستند حضور آمریکا در منطقه کمرنگ شود.

وی با اشاره به اینکه درحال حاضر آمریکا درحال برون‌سپاری امنیت منطقه به اسرائیل است، تصریح کرد: دوستان ما هم در منطقه با خیالِ واهی خرید امنیت در حال عادی سازی روابط با اسرائیل هستند و این یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات راهبردی کشورهای منطقه است چون اسرائیل نه تنها از آنها حمایت نمی‌کند، ‌ بلکه اینها قربانیانی خواهند شد برای حفظ اسرائیل. شازده ربع پهلوی (رضا پهلوی - فرزند محمدرضا پهلوی) شروع به حمایت از اسرائیل کرده است اما فراموش کرده که همین اسرائیل که قصه کوروش را می‌گفت از دهه ۹۰ که احتیاج به دشمن جدید پیدا کرد، آمد قصه کوروش را تبدیل به استرومردخوای و خشایارشا کرد. این قصه هم دروغ است چون اتفاق عهد عتیق برعکس آن چیزی است که تبلیغ می‌کنند. الان گفتمان حاکم در اسرائیل این است که مدعی شدند ایرانیان از ابتدای تاریخ به دنبال نابودی آنها بودند.

ظریف درباره اشتباه ادراکی سوم، توضیح داد: این اشتباه است که فکر می‌کنیم اگر با چیزی مخالفت کنیم، ‌ آن موضوع شکل نمی‌گیرد. وی با تاکید بر اینکه «عدم حضور» مانع از شکل‌گیری یک اتفاق نیست، ‌ تصریح کرد: الان دو نگرش در کشور وجود دارد، ‌ یک نگرش این است که حضور ما در ترتیبات امنیت منطقه‌ای در خلیج فارس باعث بسته شدن دست ایران در محیط قدرت‌اش می‌شود که حرف بدی نیست اما اشتباه این است که اگر نباشیم این ترتیبات شکل نمی‌گیرد. عدم حضور به معنای حذف ما از اتفاقات است.

ظریف ادامه داد: راه‌های مواصلاتی هرچند که بهترین و مهم‌ترین راه‌ها هستند اما تنها راه نیست. وقتی راه خود را ببندیم می‌روند با هزینه بالاتر راه لاجورد را درست می‌کند و آنوقت ما از گزینه هم خارج می‌شویم. گاهی فکر می‌کنیم تنها کنشگر ما هستیم، بعضی اوقات فکر می‌کنیم اصلا توان کنشگری نداریم و آمریکا را قدرت مطلق می‌دانیم که هردو غلط است. در دنیای کنونی حتی آمریکا هم نمی‌تواند چیزی را وِتو کند، مگر توانست در شورای امنیت با وتو کردن جلوی مقاومت مردم غزه را بگیرد؟

وزیر پیشین امور خارجه، ‌ تاکید کرد: جنگ‌های اسرائیل با دولت‌های عربی ۶ روزه تمام شده. جنگ اسرائیل با مردم غزه ۷ ماه ادامه یافته درحالی که غرب و آمریکا خواستند اسرائیل برنده شود. دیگر امروز کسی از نابودی حماس حرفی می‌زند. دنیا تغییر کرده است. آمریکا دیگر تصمیم‌گیر نهایی نیست. مهمترین کاری که ما می‌توانستیم بعد از بحران غزه انجام دهیم و فرش عادی‌سازی را از زیر پای افکار عمومی جهان عرب برای اسرائیل بکشیم، این بود که پیشنهاد توافق منع تجاوز به کشورهای منطقه را دادیم. این کُنش اهریمن‌سازی از ایران را ناکام می‌کرد. فکر نکنیم باید ترسناک باشیم، هدف اسرائیل از ایران ترسناک نشان دادن ماست.

در ادامه این نشست محمد مسجدجامعی - سفیر سابق ایران در واتیکان و دانش‌آموخته دکتری ژئوپلتیک در مورد شیخ نشین‌ها و عربستان، گفت: وقتی از مطالعه ژئوپلیتیکی حرف می‌زنیم یعنی تمام عناصر اقتصادی، هویتی، دینی، اجتماعی و... و. را بررسی کنیم؛ بنابراین نوع نگاه به مسائل از دید ژئوپلیتیکی باهم متفاوت است. شش کشور به عنوان شورای همکاری خلیج فارس علی رغم اختلافات و تفاوت‌ها، یک نوع هماهنگی دارند. دیگران هم به این مجموعه، یک شکل نگاه می‌کنند و می‌دانند آنها به معنای واقعی منافع مشترک دارند.

وی افزود: مدتی به جز مصر، سه کشور عربستان و امارات و بحرین، قطر را به شدت تحریم کردند، اما نتوانستند تحریم را ادامه دهند و مشکل پیدا کردند زیرا این مجموعه یک خانواده است و در مقایسه با سایر اتحادیه‌های جهانی یکی از منسجم‌ترین‌ها است. این مجموعه را به دلیل ساختار اجتماعی و قبیله‌ای، تاریخی و... می‌توان مجموعه واحد نامید.

مسدجامعی ادامه داد: گذار موفق این کشورها بعد از پیدایش ثروت نفتی هم مهم است. قدرت نفتی در لیبی و عراق یکی از عوامل مهم در از هم پاشیدگی این کشورها شد که این مسئله را عربستان و شیخ‌نشین‌ها ندارند چون ساختار قبیله‌ای خود را حفظ کردند. ورود ثروت در زمان کوتاه به جامعه بدوی اتفاق افتاد اما در عین حال سواد سیاسی و تمامیت اجتماعی حفظ شد که مهم‌ترین عامل آن ساختار قبیله‌ای است.

وی تاکید کرد هیچ تحول رادیکالی در این کشورها که منجر به تغییر نظام حاکم باشد به تنهایی اتفاق نمی‌افتد.

مسجد جامعی با بیان اینکه تحول در کشورها مسیر بالا به پایینی دارد، گفت: در کشورهای جهان سوم تحولات، رژیم‌ها را مجبور به سلسله اصلاحاتی می‌کند. در این کشورها به دلایل فرهنگی، قبیله‌ای و سنتی و دینی این اتفاق کمتر رخ می‌دهد. اینها عموما گرایش حمبلی دارند و اصولا در چارچوب فقه حمبلی مقابله با حاکم و نظام حاکم به هر دلیلی حرام است. البته این صرفا یک دلیل است.

این دیپلمات سابق کشورمان تاکید کرد: نگاه این کشورها نسبت به ایران، یک دیدگاه نسبتا مشترک است.

وی با اشاره به اینکه این کشورهای حاشیه خلیج فارس بخشی از جهان عرب هستند، گفت: این مجموعه در ۱۰ سال اخیر سلسله تحولات درونی سنگینی تجربه کرده است. برای بررسی رژیم‌های سیاسی باید درک آنها از خودشان و منطقه در زمانه جدید را بدانید. ‌ این درک در ۷۰ سال بعد از کشف نفت کاملا لایه به لایه است. تصور ما از این کشورها قدیمی است اما با تحولات زیربنایی که داشتند درکشان هم تحول یافته است.

مسجد جامعی درباره وضعیت فعلی این کشورها، بیان کرد: اینها ۴ مرحله مختلف دارند. پیش از کشف نفت مجموعه‌ای بدوی و قبیله‌ای بودند. بعد از کشف نفت تا اواسط دهه ۹۰ میلادی خیلی ثروتمند می‌شوند، اما تصورشان این است که این ثروت فضل خداست و اصل را بر لذت‌جویی می‌گذارند و حتی مشکلات امنیتی را با پول دادن از سر می‌گذرانند. در واقع طی ۳ دهه هدف لذت بردن بود تا با مشکلات مواجه نشوند. اواسط دهه ۹۰ میلادی مدل جدیدی در قطر ایجاد شد که به مدل ۵ کشور دیگر تبدیل شد. آنها فهمیدند باید از انزوا خارج شده و وارد معرکه منطقه و جهان شد و برای همین زیربنای این کار را با ساخت هتل، فرودگاه، دانشگاه و... فراهم می‌کنند. این جریان از سال ۲۰۰۰ میلادی مدلِ همه شیخ نشین‌ها شد که نتایج مختلفی داشت. در مرحله فعلی این کشورها قصد دارند برای توسعه خود برنامه‌ریزی کنند.

وی خاطرنشان کرد: در بین اینها امارات چموشی هم دارد و به جز توسعه یافتن می‌خواهد در مسائلی که می‌تواند، دخالت کند و آنچه که به این موضوع کمک می‌کند جنگ اوکراین است.

دیپلمات سابق کشورمان با تاکید بر اینکه جنگ اوکراین شرایط را دگرگون کرده است، تصریح کرد: در این جنگ مسئله اصلی فقط زدنِ روسیه نیست، بلکه هدف زدنِ چین است که رقیب بزرگی برایشان محسوب می‌شود. شکست روسیه در این جنگ به معنای شکست چین هم هست. در این بین مسئله انرژی اهمیت زیادی پیدا کرد، اما این مهم است که این کشورهای شیخ نشین باهوش هستند و می‌دانند باید با آمریکا و سایر کشورها در روند اتفاقات چگونه برخورد کنند.

کد خبر 848843 برچسب‌ها اسرائیل خبر ویژه محمدجواد ظریف ایالات متحده آمریکا

دیگر خبرها

  • واحد تولید آمونیاک سبز در بندرعباس احداث می‌شود
  • اعراب می‌توانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
  • (ویدیو) ظریف تحلیل کرد؛ مهمترین کاری که باید پس از بحران غزه انجام می‌دادیم
  • رونمایی از ۴۰۰ هزار سند خلیج فارس در آرشیو ملی هند
  • ظریف: اسرائیلی‌ها به آمریکایی‌ها هم لگد زدند | اسرائیل به هیچ کس رحم نکرد | آنانکه دل‌شان برای آمریکا لک می‌زند باید بدانند آمریکا چه کرد
  • طرح بلینکن برای احیای ناتوی عربی
  • خوابگاه‌های متاهلی دانشجویان در سطح استان بوشهر احداث می‌شود
  • حفظ چنار ۸۰ ساله در پروژه احداث سرای محله باغ فردوس | ببینید چطور گوهر سبز در دل ساختمان ۵ طبقه زنده ماند
  • معاون نیروی دریایی سپاه: مسکونی سازی برخی جزایر خلیج فارس با جدیت دنبال می‌شود
  • خلیج‌فارس تاریخ سربلند ملت ایران است